افسوس می خورم که شهیدان کجا و ما

نام آوران عرصه ی ایمان کجا و ما

آیینه دار پرتوِ مهر خدایی اند

دل دادگانِ جلوه یِ جانان کجا و ما

مستند از شراب محبّت ز جام دوست

دُردی کشان میکده ی جان کجا و ما

آزادگانِ عرصه یِ عشق و شهادتند

فرزانگانِ محفلِ عرفان کجا و ما

رفتند عاشقان همه با قامتی بلند

آن نخل هایِ سر به گریبان کجا و ما

همچون کویرْ حسرت یک قطره می بریم

مستانِ از ترنّم باران کجا و ما

بستند بار خویش و به مقصد رسیده اند

یارانِ خوش رسیده به سامان کجا و ما

معجونی از کدورت و عصیان و غفلتیم

مفهومِ نابِ واژه یِ انسان کجا و ما

پیوسته در حضیضِ هوس غوطه می خوریم

روحِ بلند پیر جماران کجا و ما

بیهوده سنگ دین همه بر سینه می زنیم

اسلام ناب و دولت قرآن کجا و ما

پایان گرفت حرفِ دلِ خسته ام ولی

افسوس می خورم که شهیدان کجا و ما

عباس براتی پور